آلپاکا (نام علمی: Vicugna pacos) گونهایی لاما است که در آمریکای جنوبی زندگی میکند. مانند لامای معمولی اهلی است ولی برعکس لاما که گوشی موزمانند دارد گوشهای آلپاکا صاف است. پشم آلپاکا از پشم لاما نرمتر است. بهای مرغوبترین پشم آلپاکا نزدیک به بهای کرک کشمیر معمولی است.
گلههای آلپاکا برای چرا در بلندیهای ۳۵۰۰ متر به بالا در کوهستان آند در اکوادور و جنوب پرو، شمال بولیوی و شمال شیلی نگهداری میشود. آلپاکاها از لاما کوچکترند و از آنها برای بارکشی استفاده نمیکنند بلکه تنها از الیاف آنها استفاده میشود.
از الیاف آلپاکا برای تهیه بافتنیهایی همچون پتو، جوراب، کلاه، دستکش، روسری و پونچو بهره میگیرند. الیاف آلپاکا در پرو در ۵۲ رنگ طبیعی، در استرالیا در ۱۲ رنگ طبیعی و در ایالات متحده در ۱۶ رنگ طبیعی طبقهبندی شدهاند.
در صنعت نساجی واژهٔ آلپاکا بیشتر به یک روش پارچهبافی اطلاق میشود که در اصل در آن روش در آغاز از پشم آلپاکا استفاده میشد. امروزه در آن روش بیشتر از پشمهای بز مَرغُز موسوم به موهر بهره میگیرند.
اسب آبی یک جانور پستاندار گیاه خوار ساکن آفریقا میباشد.و یک یا فقط دو هم خانواده دارد.این موجودات حیواناتی نیمه آبزی هستند که در زیر صحرای بزرگ آفریقا در رودخانهها و برکهها زندگی میکنند.این حیوانات در طول روز با ماندن در آب رودخانه یا در گل و لای خود را خنک میکنند.
عمل تولید مثل و همچنین زایمان هر دو در آب اتفاق میافتد.اسبهای آبی یک محدودهای از رودخانه را به خود اختصاص داده و مانع از ورود سایرین میشوند. آنها هنگام تاریک روشن هوا برای تغذیه و چریدن از آب بیرون میآیند.اسبهای آبی در رودخانه و در کنار هم استراحت میکنند و چریدن عملی است که آنها به تنهایی انجام میدهند و دست جمعی به بیرون آب نمیآیند و آنها در واقع حیوانات خشکی زی نیستند.با آنکه اسب آبی از نظر فیزیکی مانند خوکها و دیگر ناخنپایان مانند فیل هستند اما نزدیکترین خویشاوند زنده آنها بالنها و نهنگها هستند. نیای مشترک بالنها و ناخنپایان در ۶۰ میلیون سال پیش ار یکدیگر جدا شدهاند.قدیمیترین سنگواره پیدا شده از اسب آبی متعلق به ۶۰ میلیون سال پیش است.
اسب آبی از بدن درشت و بشکهمانندش و دهان و دندان بزرگش و بدن بی مو و پاهای کنده دار و بزرگ و کوتاهش قابل شناسایی است.از نظر اندازه ٬اندازه کرگدن سفید است و فقط فیلها از نظر وزنی با آنها برابری میکنند.با آنکه چاق و سنگین هستند و در ضمن پاهای کوتاهی نیز دارند اما به راحتی میتوانند از یک انسان پیشی بگیرند.اسبهای آبی میتوانند با سرعت ۴۸ کیلومتر در ساعت در مدت زمان کوتاهی از یک دونده المپیکی سبقت بگیرند.اسب آبی آفریقایی از حیوانات خطرناک و تهاجمی به حساب میآیند و در صورتی که انسان به ایشان نزدیک شود به انسان حمله میکنند و مرگ آورند.تخمین زده میشود که ۱۲۵ تا ۱۵۰ هزار اسب آبی در آفریقا زیست کنند و از این بین کشور زامبیا با جای دادن ۴۰ هزار راس از این حیوان و تانزانیا با ۲۰ تا ۳۰ هزار دارای بزرگترین جمعیت این حیوان هستند.
اسب آبی اغلب در حالتی که فقط چشم ها، گوشها و سوراخهای بینی اش دیده میشود در آب دراز میکشد. یک گله اسب آبی عرض یک رودخانه را اشغال میکند. آنها با دندانهای عاج مانند و درازشان زخمهای خطرناک و بدی را در بدن یکدیگر ایجاد میکنند.
دمای بدن شتر میتواند در محدوده 7 درجه فارنهایت بالا و پایین برود در حالی که در انسان تنها در محدوده 1 درجه فارنهایت بالا و پایین میرود.
لبهای شتر دارای گسترش حرکتی خوبی است و لب بالائی به دو بخش تقسیم شده است و ملاحظه میگردد که لب پایینی در شترهای مسن بوضوح آویزان است. در این حیوان نیز، همانند دیگر نشخوارکنندگان برروی فک پایینی شتر تنها دندان پیشین وجود دارد و این دندانها در فک بالائی وجود ندارد. دهان شتر همیشه باز است و حیوان آواهای بلند و آزار دهندهای از خود در میآورد و هنگامی که حیوان چنین آواهائی از خود در میآورد اگر به دهان او بنگریم در موخره دهان میتوانیم تودهای سرخ رنگ را ببینیم که احیاناً تا بخش جلوئی دهان میرسد و به دید میرسد که برگرده این توده مرطوب کردن ناحیه انتهایی حنجره است و در نتیجه کمک میکند حیوان در برابر تشنگی مقاومت کند. (این توده بالاخص درهنگام فصل جفتگیری، که شتر نر مست بدون دلیل به دیگران حمله میکند، و بیضهها و مثانه و اجزای دیگر بدن را گاز میگیرد، در خارج از دهان نیز مشاهده میگردد).
شتر در بالای پس سر خود غدهای نرم و مرطوب دارد که برگرده ترشحی آن در هنگام مستی شتر است. در حالی که بقیه اجزای بدن بی بر و برگرد خشک میباشد. در ناحیه مفصل پاها، پوست شتر کلفت و خشن میگردد که به آن پینه میگوییم. این پینهها بیشتر در جاهائی از بدن مشاهده میگردد که شتر بر روی آنها مینشیند تا باقی بدن خود را از اصطکاک با زمین محافظت نماید و هم چنین شتر در ناحیه جناغ سینه نیز پینه بزرگی دارد که شتر را در هنگام نشستن بر روی زمین در حفظ تعادل کمک میرساند. کوهان شتر یک توده چربی است که حجم آن بر حسب شتر، سن وی و سلامتی یا بیماری وی تغییر مییابد.
پاهای شتر به گونهای فرگشت(تکامل) یافته است که حیوان را در هنگام راه رفتن بر روی شنهای نرم یاری کند، ولی به هر حال این پاها با هر گونه زمینی به جز زمینهای گلآلود بارهت دارد. اما سمهای حیوان واضح و آشکار نبوده و در داخل بافت کراتینه کف پا فرار گرفته است. کف پا محکم بوده و دارای ناخنهای سخت و کوتاهی در مقدمه است و هنگامی که کف پا بر روی زمین گذاشته میشود به خوبی منبسط میگردد و انگیزه تثبیت پا بر روی شنها میگردد و این در حالی است که شتر با سختی فراوان بر روی زمینهای گلی و لغزنده راه میرود.
دستگاه گوارش شتر همچون دیگر نشخوار کنندگان دارای معده چهارگانه است هر چند که هزار لای شتر، رشد و گسترش چندانی نیافته است. شتر دارای رفتار ویژهای است. این حیوان هر چند که حیوانی بردبار و آرام است اما احیاناً و به صورت ناگهانی مهاجم میگردد (بهویژه در فصل جفتگیری) و به همین جهت بهتر است که در هنگام کار، شتران نر و ماده از هم جدا گردند در اوقات دیگر شترها مطیع و آرام هستند. علی رغم اینکه در هنگام گرفتن افسار آنان و یا نهادن بار، از خود آواهای بلند آزار دهنده در میآورند خطری نخواهند داشت و معمولاً شتران اخته شده در مقایسه با شتران نر آرامتر هستند. شتر نسبت به تحمل درد و در قبال بیماریها تا حدودی مقاومتر از دیگر دامهاست و هیچگونه علایم خستگی و ناراحتی از خود بروز نمیدهند. به همین جهت باید که به دقت آنها را تحت دید داشت زیرا در هنگام بیماری نیز بدون هیچگونه اظهار ناراحتی هم چنان به کار خود ادامه میدهند.
خفاش گوشبلند (نام علمی: Plecotus austriacus) گونهای خفاش از تیره خفاشناهیدیان با جثه به نسبت کوچک است که در مناطق گستردهای از قاره اروپا زندگی میکند. این خفاش همچنین در کوههای سبلان و رشتهکوه زاگرس در ایران دیده شده است.
طول کلی بدن این پستاندار ۷۸ تا ۱۱۷ میلیمتر است و وزن آن به ۵ تا ۱۳ گرم میرسد.
خرس عینکی (به انگلیسی: Spectacled Bear) که به خرس آندی (به انگلیسی: Andean Bear) هم معروف است نوعی خرس است که در آمریکای جنوبی زندگی میکند. این نوع خرس تنها خرسی است که در نیمکره جنوبی زمین زندگی میکند. دور چشم این خرسها موهایی با رنگ متفاوت دارد که از دور شبیه عینک به نظر میرسد
گربه پلنگی (نام علمی: Prionailurus bengalensis) گونهای گربه از سرده گربههای خالدار آسیایی میباشد. این گونه به همراه سه گونه دیگر از سرده گربههای خالدار آسیایی در جنوب و شرق آسیا زندگی میکنند. گربه پلنگی گربهای کوچک و وحشی میباشد. این گونه به وسیله اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت در گروه گونههای با کمترین نگرانی قرار دارد. نام این گربه از این جهت که دارای ظاهری شبیه پلنگ است، گربه پلنگی میباشد.
سیاهگوش یا کاراکال یا منگولهگوش (Caracal caracal) گربهسانی کوچک است که در خاورمیانه و آفریقا میزیَد.
سیاهگوش یکی از سنگینترین و سریعترین گربههای کوچک است و مطالعات ژنتیکی نشان میدهد که گربه طلایی آفریقایی و سِروال نزدیکترین خویشاوندان این گربهساناند.
این جاندار را بهدلیل موهای بلند سیاهرنگی که بر روی گوش دارد سیاهگوش مینامند. کاراکال نام علمی این جاندار است که آن نیز برگرفته از قرهقولاق یا قرهقولاخ در زبان ترکی به معنی سیاهگوش است.
کاراکال را نباید با گربهسان دیگری با نام علمی (Lynx لینکس) اشتباه گرفت که در گذشته وشق و در دوران معاصر سیاهگوش نامیده میشود. این دو جانور شباهت ظاهری زیادی به هم دارند و از جمله در داشتن گوشهایی سیاه اشتراک دارند و تا مدتها در طبقهبندیهای علمی جانورشناختی نیز سیاهگوش را در سردهٔ Lynx قرار داده و در زبانهای اروپایی از وی با نامهایی چون لینکس ایرانی یا صحرایی یا آفریقایی یاد میکردند. اما امروزه این جاندار را در سردهٔ خاص خود در زیرخانوادهٔ گربهسانهای کوچک قرار میدهند. هوشنگ اعلم در مقاله «سیاهگوش» در دانشنامه ایرانیکا استفاده برخی نویسندگان جدید از نام کاراکال به جای سیاهگوش را برای این حیوان اشتباه میداند
رسیاهگوش از نظر ظاهری به سیاهگوش اورآسیا شباهت دارد ولی کوچکتر است و جثهٔ لاغرتر و ظریفتر و دست و پای کشیدهتری دارد. جنس نر کمی از ماده بزرگتر است. وزن بدن بین ۱۶ تا ۲۲ کیلوگرم، طول بدن ۵۵ تا ۹۰ سانتیمتر به اضافه ۲۲ تا ۳۴ سانتیمتر دم و ارتفاع در ناحیه شانه ۴۰ تا ۴۵ سانتیمتر است. رنگ پوست بین قرمز شرابی، خاکستری، خاکی و گاه سیاه متغیر است. بچهها خالهای قرمز رنگ در ناحیه زیرین بدن دارند و رنگ بدنشان تیرهتر از بالغان است. پوزه، گردن و قسمتهای زیرین بدن کاراکال نیز سفید است و خط ِ اشک ِ سیاهرنگی دارند که از گوشهٔ چشم تا دماغ امتداد مییابد. صورتی کوچک با گوشهای بلند دارند که موهایی سیاهرنگ به ارتفاع ۵ سانتیمتر بر آن روئیدهاند. گوشهای کاراکال از گوش تمامی گربهسانان دیگر بزرگتر است. گوشها توسط ۲۰ عضله مختلف کنترل میشوند. این دستگاه حساس شنوایی امتیاز بزرگی در یافتن شکار برای کاراکال محسوب میشود.
انواع جوندگان از جمله خرگوشها شکار اصلی این حیوان است. گاه به حیوانات بزرگتر از خود همچون غزال، بزهای کوهی کوچک و بچههای شترمرغ هم حمله میکند و از کوچکترین گربهسانانی است که توانایی شکار حیوانات بزرگتر از خود را دارند. وی برای شکار حیوانات بزرگ پس از پریدن بر پشت آنها و گرفتن گردن با آرواره، گلوی آنها را میدرد. در هنگام شکار حیوانات بزرگ (بزرگتر از خرگوش صحرایی) به خوردن امعا و احشای داخلی بدن و بخشهای مرغوبتر گوشت اکتفا میکنند.
مهارت وی در شکار پرندگان نیز ستودنی است. کاراکال میتواند با پریدن در هوا یک یا حتی چند پرنده را بقاپد. توانایی بالای کاراکال در پرش و کوهنوردی موجب شده تا احتمالاً بهترین شکارچی خرگوش صحرایی باشد.
کاراکالها میتوانند به مدت طولانی بدون آب زندگی کنند و آب بدن خود را از تا حد زیادی از بدن شکار تأمین میکنند.
روباه پرنده نوعی خفاش است. سر این خفاش شباهت زیادی به سر روباه دارد. به همین سبب به این نام خوانده میشود.
اکثر خفاشها کوچک و شبیه موش هستند، ولی روباه پرنده اندازه سگی کوچک است. فاصله بین دو بال این جانور به ۲ متر میرسد.
رفتار و ویژگیهای این خفاشها بسیار شبیه به خفاشهای معمولی است، با این تفاوت که آنها علاقه زیادی به میوه دارند و آفت باغهای میوه هستند.
گونههای مختلفی از روباههای پرنده را میتوان در مالزی، هند و سایر مناطق آسیا، جزایر اقیانوس هند و آرام یافت.
اورانگوتان تنها سردهٔ باقیمانده از کپیهای بزرگ در منطقهٔ آسیا است. آنها در زمرهٔ باهوشترین نخستیسانان هستند، و از انواع ابزار پیچیده سود جسته، و هر شب نیز با استفاده از شاخ و برگ درختان، لانهای مخصوص خواب میسازند. آنها معمولاً تهاجمی نیستند و بیشتر به صورت منزوی به جستجوی غذا میپردازند. آنها بزرگترین جانوران موجود درختی هستند که بازوهای درازتری نسبت به دیگر کپیهای بزرگ دارند. رنگ موی آنها معمولاً قرمز مایل به قهوهای و یا به رنگ معمول دیگر کپیهای بزرگ یعنی سیاه است.
اورانگوتان بومی اندونزی و مالزی بوده، و در حال حاضر تنها در جنگلهای بارانی جزیرههای بورنئو و سوماترا یافت میشود. ولی سنگوارههایی از آن در جاوه، شبهجزیرهٔ تای-مالای، ویتنام و چین یافت شدهاست. در حال حاضر تنها دو گونه از این سرده باقی ماندهاست، که هر دو در خطر انقراض هستند: اورانگوتان بورنئویی و اورانگوتان سوماترایی (در خطر بالای انقراض).
سَنجاب یکی از انواع جوندگان است از خانواده سنجابان (Sciuridae) و جنس آن جنس سنجابها (Sciurus) نام دارد. این حیوان معمولاً بر بالای درختان زندگی میکند و از مشخصات آن داشتن دم بلند و پر پشت و دستهای کوتاه و پاهای قوی و تنومند و موی ظریف بدن و گوشهای برجسته احاطه شده با پشم و چشمهای بزرگ است. سنجاب در قاره آسیا، آمریکا، اروپا و آفریقا وجود دارد و گونههای مختلفی دارد و در طبیعت از گردو، فندق، بلوط، میوهجات و دانهها تغذیه نموده و در صورت دسترسی به لانه پرندگان بر تخم و جوجه پرندگان نیز تغذیه میکند. این حیوان ممکن است که توسط مار، پرندگان شکاری و روباه صید شود. از صفات مشهور سنجاب ذخیره سازی گردو و فندق در شکاف درختان و یا در زیر زمین جهت مصرف آنها در زمستانها است و بررسیهای صورت گرفته نشان میدهند که این حیوان حافظهای بسیار قوی دارد و به راحتی میتواند محل دفن گردو و فندق را یافته و در زمستان که به دست آوردن غذا دشوار میشود از ذخیره غذای خود تغذیه نماید. این حیوان در زبان انگلیسی «Squirrel» و در زبان آلمانی «eichhornchen» و در زبان فرانسوی «ecureuil» و در زبان ترکی «sincap» و در زبان عربی «السنجاب» و در زبان فارسی سنجاب نامیده میشود که این نام ظاهراً از زبان فارسی به زبان عربی راه یافته و برخی افراد به آن «خز موش» و «موش خرما» نیز میگویند که واژه موش خرما به غلط بر این حیوان اطلاق شدهاست و به نظر میرسد که واژه خز موش واژهای اصیل و فارسی است که در دوره قبل از اسلام، بر این جانور اطلاق میشدهاست. در گذشتههای دور صید سنجاب در سرزمین خوارزم و جمهوری آذربایجان که بخشی از ایران بوده رایج و متداول بودهاست و پوستهای سنجاب خزری و خوارزمی از شهرت خوبی برخوردار بودهاست. نام دیگر سنجاب در فارسی وَروَره[۱] است که ریشه آن به ریشه هندواروپایی *(o)wer- برمیگردد
کَرگَدَن را به هر یک از عضوهای خانوادهٔ کرگدنها با نام علمی Rhinocerotidae گویند. کرگدنها جانورانی پستاندار از راستهٔ تکسُمان هستند.
کرگدنها با وجود گیاهخوار بودن، حیوانات خطرناکی هستند. در هندوستان و نپال تعداد سالانه حملات و آسیبرسانی کرگدنها به انسان بیش از ببرها و پلنگها است.
کرگدنها به خاطر شاخشان به صورت غیرقانونی شکار میشوند و این نسل بعضی گونههای آن را در معرض خطر انقراض گذاشتهاست. بر پایهگذارش سازمان بینالمللی حفاطت از محیط زیست، نسل کرگدن سیاه غرب آفریقا منقرض شده و سرنوشت مشابهی در انتظار کرگدن سفید بومی آفریقای مرکزی است.
کرگدنها با تمام پستان داران شاخدار فرق دارند٬ چون شاخ آنها بالای سرشان نیست٬ بلکه نزدیک نوک بینیشان است.این شاخها مانند شاخ گاو یا شاخ گوزن نیست٬ بلکه از موهای کلفت و به هم فشرده تشکیل شدهاست.
کرگدنها در چمن زارها و جنگلهای مناطق گرمسیری زندگی میکنند و همیشه در نزدیکی آباند٬ زیرا نیاز دارند که هر روز آب بخورند و از غلتیدن در گِل هم لذت میبرند.این جانوران فقط گیاه میخورند.کرگدن ها حس شنوایی و بویایی خوبی دارند ولی دیدشان ضعیف است.
کرگدنها با وجود پوست کلفتشان٬ گرفتار کنهها و انگلهای دیگر میشوند.بیشتر وقتها میتوان آنها را با پرندهها دید٬ که با خوردن این آفتها به کرگدنها کمک میکنند.ممکن است گربهسانان بزرگ مثل ببر و پلنگ٬ بچه کرگدنها را شکار کنند٬ ولی تنها دشمن کرگدن بالغ٬ انسان است
میمونها از نسل پیشمیمونیان پدید آمدهاند. میمونمانندهای اولیه در آمریکای جنوبی طی نود میلیون سال به رده پَخبینیان (مارموستها، میمونهای عنکبوتی و غیره) تکامل یافتهاند که ویژه جهان نو (قاره آمریکا) هستند. در جهان کهن تکامل میمون مسیر متفاوت و پرثمرتری را پیمود که نخستین گام آن پیدایش رده راستبینیان (ماکاکها، بابونها و غیره) بود.
فیل یا پیل نام حیوانی بزرگجثه از راسته خرطومداران (Proboscidea) از خانواده فیلان (Elephantidae) است که بیشتر بومی هندوستان و آفریقا میباشد.
فیلها سنگینترین جانوران خشکی هستند. نوع بالغ فیل نر در حدود ۶۵۶۸/۵ کیلو وزن و ۳/۶ تا ۴ متر طول دارد. دو گونه فیل وجود دارد؛ یکی فیل آفریقایی که در آفریقا مخصوصا کنگو و کنیا زندگی میکند و دیگری هم فیل آسیایی که در هند، برمه،مالایا، سیلان و سوماترا به سر میبرند. فیل آسیایی دارای پیشانی متورم و عاج سبکتر وگوشهای کوچکتر است. به علاوه قد فیل هندی کوتاهتر است و عاجهای فیل هندی خیلی کوچکتر است. از تفاوتهای دیگر این دو نوع فیل آن است که در حالی که فیلهای افریقایی چهار یا پنج سم در جلو و سه سم در عقب دارد در فیل آسیایی سمها به ترتیب چهار و پنج عدد میباشد.
این جانوران از خرطوم دراز خود به عنوان دست استفاده می کنند و با آن غذا و آب را در دهان خود می گذارند. جنس عاج فیلها مانند جنس دندان است. فیلهای نر از عاج برای جنگیدن استفاده می کنند. فیل گیاهخوار است و در یک روز ممکن است ۷۰کیلو برگ و علف بخورد و ۲۰۰ لیتر آب بیاشامد. فیل حیوانی بسیار باهوش و در عینحال کینهجو است. به سختی رام میشود ولی هنگامیکه رام شد برای همیشه رام باقی میماند. فیلها به کندی زاد و ولد میکنند. زیرا دوره بارداری آنان ۲۰ ماه است.
فیلها احتیاجی به دفاع از سرزمینی که در آن زندگی میکنند ندارند٬ چون به نظر میرسد همسایگانشان را میشناسند و با آنها روابط دوستانه دارند. آنها قدرت بینایی ضعیفی دارند ولی حس شنوایی و بویایی آنها بسیار خوب است.اگر یکی از فیلها احساس خطر کند٬ همهٔ گله گوش به زنگ میشود
گذشته از اندازهٔ فیلها٬ دو چیز دیگر که آنها را از بقیهٔ پستان داران متمایز میکند٬ خرطوم و عاج آنهاست.خرطوم٬ بینی فیل است. خرطوم استخوان ندارد ولی ماهیچهای است و یک یا دو لب انگشت در نوک آن وجود دارد.فیلها از خرطوم برای نفس کشیدن و آب خوردن استفاده میکنند٬ به این صورت که ابتدا آب را بالا میکشد و سپس آن را از گلویش پایین میفرستد.خرطوم فیل مثل دست نیز عمل میکند.هم آنقدر قوی است که میتواند شاخههای پربرگ را با آنها بشکند و هم آنقدر دقیق که میتواند میوهای به کوچکی تمشک را با آن بردارد.
خرطوم فیل بسیار حساس است: فیلهایی که میخواهند جفتگیری کنند خرطومهایشان را در هم حلقه میکنند.فیلهای مادر وقت زیادی را صرف لمس و نوازش بچه هایشان میکنند.آنها این کار را با خرطومهایشان انجام میدهند.این «نوازش فیل» برای بچه فیل بسیار مهم است.بچهای که نوازش نشود به اندازهٔ بچهای که تماس زیادی با مادرش داشته باشد رشد نمیکند.
روباه سرخ (نام علمی: Vulpes vulpes) که به نام روباه معمولی نیز معروف است در بسیار از نقاط دنیا از جمله آسیا و شمال آفریقا و اروپا و آمریکا و حتی در استرالیا پراکنده شده است. این روباه فراوانترین گونه سگسانان است که در ایران مخصوصاً به علت فرهنگ غلط عامه در مورد رفتار این حیوان، بسیار مورد آزار و اذیت و کشتار قرار گرفتهاست. با این حال این کشتارها خوشبختانه هنوز باعث تهدید نسل این حیوان به صورت جدی نشدهاست. این حیوان دشمنان بسیاری دارد که بجز انسان که یکی از اصلیترین دشمنان این حیوان است میتوان به خرس ، گربه وحشی ، پلنگ ، گرگ و همچنین به پرندگان شکاری مانند عقاب و جغد اشاره نمود که بعضاً خود این حیوان یا تولههایش را شکار میکنند. این حیوان در تمامی زیستگاهها زندگی میکند اما معمولاً از مناطق بسیار خشک و جنگلهای انبوه دوری میکند به طور مثال تنها در ایران در جنگلهای گلستان دیده نشدهاست.
این روباه از گونههای دیگر روباهها بزرگتر میباشد وزنش بین ۳ تا ۱۱ کیلوگرم و ارتفاع از شانه بین ۲۵ تا ۴۵ سانتیمتر است همچنین طول سر و بدن این حیوان بین ۴۶ تا ۸۶ سانتیمتر است و طول دم آن ۵۵.۵ تا ۳۰.۵ سانتیمتر است. رنگش بیشتر به رنگ سرخ زنگ زده که به سرخ تمایل دارد و در تیره پشت پررنگ تر و در کنارهها ی بدن کم رنگ تر است. کناره بدن تا زیر شکم خاکستری مخلوط با قهوهای روشن است و در برخی قسمتها روشنتر و در برخی قسمتها تیرهتر است. دم بسیار پر مو و پرپشت است و نوک آن معمولاً سفید است و گوشها نسبت به بدن بزرگ و سه گوش و نوک دار است و پشت آن سیاه میباشد. زیر گونهای از روباه سرخ در آمریکای شمالی و شمال آسیا به رنگ سیاه وجود دارند. برای تشخیص نر از ماده بدون معاینه میتوان به کمک دم آن نر یا ماده بودن را تشخیص داد. در روباه نر سفیدی انتهای دم بیشتر از ماده است و گاهی اوقات مادهها در انتهای دم سفیدی ندارند. معمولاً دم روباه نر بلند و به زمین نزدیک است. جثهی جنس ماده از نر کوچکتر است
تغذیه روباه بسته به محل زندگیاش و چیزی که میتواند بخورد دارد این حیوان میتواند از پرندگان و جوجههای آنها، از جوندگان مثل خرگوش و موش یا حتی از دوزیستانی مثل قورباغه یا از آبزیان مثل ماهی و خرچنگ یا از نرمتنانی مثل حلزون و از حشرات و کرمها و حیوانات اهلی و حتی از گیاهان و میوهها تغذیه کند که این انطباق با طیف وسیعی از غذاها باعث ازدیاد نسل این حیوان شده است. دیده شده که این حیوان مثلاً در ترکمن صحرا (در ایران) در تابستانها از هندوانه نیز تغذیه نموده است و حتی میوههایی مانند توت و خرما و غلات تازه رسیده و گیاهان سبز نیز در سبد غذایی این حیوان قرار گرفتهاند. حیوان غذای اضافی را در زیر خاک پنهان میکند. همچنین این حیوان از توله های شیطان تاسمانی تغذیه می کند. به مواد شیرین علاقه زیادی دارد. دیده شده که شکلات و آبنبات و پاستیل و پنیر نیز می خورد.
دُلفینها پستاندارانی دریازی از راسته آببازسانان هستند که رابطه نزدیکی با نهنگها و گرازماهیها دارند. اجداد این جانوران جفتسمانی بودند که نزدیک به ۵۰ میلیون سال پیش برای پیدا کردن غذا از خشکی به دریا وارد شدند. به صورت تقریبی ۴۰ گونه دلفین وجود دارد که در ۱۷ سرده گوناگون ردهبندی شدهاند.
بدن دلفینها در طی میلیونها سال به تدریج برای زندگی در آب تطابق یافته است. دلفینها و دیگر آببازسانان برای حرکت در آب باله دارند و دمشان همچون ایجادکننده پیشرانش کار میکند. بدنشان نیز به گونهای است که برای شنای هر چه سریعتر در آب و ماندگاری برای مدت زمان بیشتر در آن با یک بار نفسگیری مناسب است. نیاز به پدید آوردن سامانههای عصبی پیشرفته برای پژواکیابی در آب باعث شده است که دلفینها مغزهای بزرگ و به نسبت پیچیدهتری به دست آورند. چنین چیزی تواناییهای ادراکی بالایی به آنها بخشیده که باعث شده است در میان بعضی از آنها، گونهای فرهنگ نمودار باشد.
آنها همانند بسیاری دیگر پستانداران فرزندانشان را زنده به دنیا میآورند و به آنها شیر میدهند. زیستن گروهی در بسیاری از انواع دلفینها به آنها کمک میکند تا خطرات زندگی در طبیعت را برای خود و فرزندانشان کمینه سازند. آنها از تواناییهایی چون تولید سونار و شنوایی بسیار قوی برای یافتن طعمههایشان بهره میگیرند. غذای این جانوران را ماهی و سرپایان تشکیل میدهند. نهنگ قاتل اما تنها دلفینی است که پستانداران دریایی بزرگ را نیز شکار میکند.
اعضای دو گروه عمده دلفینهای اقیانوسی و دلفینهای رودخانهای در همه آبهای آزاد جهان و همچنین در بعضی رودخانههای در امتداد آب شیرین یافت میشوند. به دلیل تواناییهای هوشی بالا، ظاهر دوستانه، و جنب و جوش همیشگیشان، دلفینها از گذشته در طول تاریخ توجه انسانها را به خود جلب کردهاند. آنها نه تنها در فرهنگ و هنر آدمیان حضور پیدا کردهاند، که انسانها از دلفینها برای کاربردهای گوناگونی چون یافتن ماهی، مینیابی، و حتا خوردن گوشتشان بهره گرفتهاند.
نهنگ خاکستری (Eschrichtius robustus)نوعی نهنگ است که طول آن به ۱۶ متر و وزن آن به ۳۶ تن میرسد و بین ۵۰-۶۰ سال عمر میکند. نسل آنها ۳۰ میلیون سال پیش به وجود آمده و به علت خشونت زیاد در شکار به آنها ماهی شیطانی نیز گفته میشود.
این نهنگها در سه منطقه جهان جای داشتند نوع آمریکایی که در شمال اقیانوس آرام و نزدیکی آمریکا زندگی میکند.نوع دوم یا آسیایی در نزدیکی ژاپن و نوع سوم در شمال اقیانوس اطلس سکونت داشتند که نوع سوم در قرن ۱۸ منقرض شدهاست.
نهنگهای خاکستری بیشترین مسافت مهاجرت در میان پستانداران زمین را میپیمایند و در طی سال طولی برابر با ۲۱٬۰۰۰ کیلومتر را طی میکنند.
نهنگ آبی (به انگلیسی: Blue Whale) (نام علمی:Balaenoptera musculus) یک نوع پستاندار دریازی است که ابعاد آن تا ۳۳٫۵۹ متر (۱۱۰ ft ۲٫۵ in) و جرم آن تا ۱۸۱ تن یا حتی بیشتر نیز میرسد. این موجود بزرگترین موجودی است که بر روی زمین زیستهاست
درازای این نهنگها تقریباً دو برابر نهنگهای خاکستری است. نهنگهای آبی ماده سنگینتر از نرها هستند. بزرگترین نهنگ آبی بالغی که تا به امروز مشاهده شده، ۷۵ تا ۸۰ پا درازا داشتهاست. این نهنگ ماده ۳۸۹٬۷۶۰ پوند (برابر ۱۷۶٬۷۹۲ کیلوگرم، حدود ۱۸۰ تن) سنگینی داشتهاست. برای انگاشت بزرگی ابعاد این جانور، همین بس که که در حدود ۵۰ نفر انسان میتوانند تنها روی زبانش بایستند، همچنین سرخرگهای این نهنگ به اندازهای بزرگاند که آدمی به راحتی میتواند در ایشان راه برود.
نوزاد این نهنگ تقریباً دوروبر ۷٬۶ متر درازا دارد و سنگینی ماهیچههایش از سنگینی یک فیل هم بیشتر است.
بزرگترین نوزاد جانوری که در همهٔ دنیا زاییده میشود، نوزاد نهنگ آبی است. این نوزادها رشد خیرهکنندهای دارند؛ به گونهای که در ۷ ماههٔ نخست زندگی خود، روزانه تقریباً ۱۰۰ گالن (در حدود ۳۷۹ لیتر) از مادر خویش شیر مینوشند و ازآنروی، تقریباً ۲۰۰ پوند (۹۱ کیلوگرم) در هر روز بر جرمشان افزوده میگردد. یک نهنگ جوان در هر روز میتواند تقریباً ۴ تن کریل (نوعی میگو) فرو بَرَد.
بسیاری از دانشمندان بر این باورند که نهنگ آبی بزرگترین پستانداری هست که تا کنون روی زمین زندگی کردهاست، حتی با وجود دایناسورها. بزرگترین دایناسوری که تابحال کشف شده دایناسور sauropod Argentinosaurus است که سنگینیش تنها در حدود ۱۸۰٬۰۰۰ پوند یعنی ۸۱٬۶۴۷ تن ـ یعنی ۱۰۰ تن سبکتر از یک نهنگ آبی ـ بودهاست.
نهنگهای آبی نر برای جذب نهنگهای آبی ماده فریادهایی میزنند که قدرت ۱۸۰ دسیبل دارد. این فریادها بلندتر از صدای موتور جت جنگی هستند و از فاصله بیش از ۸۰۰ کیلومتری تشخیصپذیرند
دانشمندان اعتقاد دارند که در دهه ۱۹۶۰ (میلادی)، حدود ۲۰۰٬۰۰۰ نهنگ آبی در جهان زندگی میکردهاند، ولی در دههٔ نخست هزارهٔ سوم، فقط و فقط حدود ۱۰٬۰۰۰ نهنگ آبی زنده ماندهاند که این نشاندهندهٔ بهمخاطرهافتادن بقای ایشان است. این موجود در خطر انقراض قرار دارد.
موش صحرایی یا رات نوع جوندهٔ میانجثه و دمدراز از خانوادهٔ موشسانان است. دو گونهٔ موش صحرایی برای انسان بسیار شناختهشدهاند؛ موش صحرایی سیاه (Rattus rattus) و موش صحرایی قهوهای Rattus norvegicus که در بسیاری از شهرها زندگی میکنند.
خرس کوآلا یا شغال درختی جانوری گیاهخوار و کیسهدار و بومی استرالیا است. نزدیکترین جانور به کوآلا از نظر ظاهر وامبَت است. آنها روزها بر روی شاخههای پهن اکالیپتوس میخوابند و بچهشان را هم آنجا به دنیا میآورند. کوالاها ۱۸ ساعت از شبانه روز را در خواب میگذرانند.
نام کوآلا به زبان بومی استرالیایی به «جانوری که آب نمینوشد» تعبیر میشود؛ اشارهای به آنکه کوالاها بسیار کم آب مینوشند.
کوآلاها فقط در جنگلهای اُکالیپتوس استرالیا زندگی میکنند. آنها هر شب با دستهای پرقدرتشان شاخهها را میگیرند و شاخه به شاخه برگهای سخت اکالیپتوس را میخورند. آنها در هر روز به گونه میانگین ۳۰۰ تا ۴۰۰ گرم برگهای اکالیپتوس میخورند. آنها به علت خوردن برگهای اکالیپتوس همیشه بوی همین برگ را میدهند. هیچ جانور دیگری جز کوآلا نمیتواند برگهای سخت اوکالیپتوس را بخورد.
کوآلاهای مادر در سن ۶ تا ۷ ماهگی به فرزندان خود مادهای را به عنوان غذا میدهند که در اصل نوع ویژهای از مدفوعشان است. باکتریهایی در دستگاه گوارشی این پستانداران وجود دارند که به آنها کمک میکنند رشتههای سلولزی موجود در برگ اوکالیپتوس را بشکنند. در هنگام گذار از شیر مادر به تغذیه اوکالیپتوسی، مادر نخست با کمک آن مدفوع به فرزند خود میکروارگانیسمهای مورد نیاز برای هضم گیاه را میخوراند. پس از آنکه بدن فرزند پروتئینهای مورد نیاز برای کمک به هضم را به دست آورد، تغذیه اصلی با برگ اوکالیپتوس آغاز میشود
ببر (به انگلیسی: Panthera Tigris) جانوری در خطر انقراض از تیرهٔ گربهایان است که طول قامت آن به ۳٫۳ متر و وزن آن به بیش از ۳۰۰ کیلوگرم میرسد و بزرگترین گونه از این تیره به شمار میرود. این جانور دارای بدنی عضلانی و پاهایی بسیار نیرومند است. بدن ببر دارای موهای بلند و برّاق به رنگ نارنجی، همراه با خطهای سیاه عمودی میباشد. جثّهٔ ببرهای نر بزرگتر از ببرهای ماده است و همچنین موهای روی گونهٔ ببر نر بلندتر از ببر ماده میباشد.
ببرها جانورانی شکارچی و مستقل هستند. آنها جانوران ماهری هستند و حتّی میتوانند به بالای درختها بروند. این جانوران بر روی زمین هم بسیار ماهر و سریع هستند و میتوانند با یک حرکت سریع طعمهٔ خود را شکار کند. جانورانی که ببرها از آنها تغذیه میکنند عبارتاند از: گراز وحشی، آهو، بوفالو و گاو اهلی و برخی پستانداران دیگر. آنها شناگران خوبی نیز هستند. گاهی این جانوران شبها تا ۲۰ کیلومتر راه میروند و در یک خیز میتوانند ۱۰ متر بپرند، ولی با جثهٔ بزرگشان در نود در صد شکارهایشان ناموفق هستند. ببرها در بین گربه سانان بزرگ ترین دندانها را دارا میباشند که طول دندانهای بزرگ آنها به اندازه انگشت دست یک انسان میباشد. ببرها بر خلاف گربه سانان دیگر شناگران ورزیدهای هستند و به خوبی در آب شنا میکنند آنها همچنین توانایی بالا رفتن از درخت را دارند. ببر در اصل یک حیوان سردسیری است و تحمل هوای گرم را ندارد. در مجموع باید اذعان داشت که ببر از بزرگترین و درنده ترین و سنگین ترین پستاندار گوشتخوار کره زمین است.
ببر بنگال پرشمارترین زیرگونه و ببر سیبری بزرگترین زیرگونهٔ ببر است. از ۹ زیرگونهٔ این جانور ۳ زیرگونه از جمله ببر مازندران منقرض شدهاند و ۶ زیرگونهٔ دیگر نیز در خطر انقراض قرار دارند. قلمرو تاریخی این حیوانات از میان رودان و قفقاز تا بیشتر نواحی شرقی و جنوبی آسیا امتداد مییافت اما این قلمرو امروزه بهشدت کاهش یافتهاست.
نرها و مادهها تنها در هنگام جفتگیری به مدّت چند روز در کنار یکدیگر میمانند. ببرهای ماده پس از ۱۰۳ تا ۱۰۵ روز بارداری دو یا سه توله به دنیا میآورند. تولهها تا چند سال همراه با مادر خود زندگی میکنند.
به طور کلی وزن ببرهای نر از ۲۰۰ تا ۳۲۰ کیلوگرم است و مادهٔ آنها از ۱۲۰ تا ۱۸۰ کیلوگرم میباشد. میانگین قد در نرها ۲٫۶ تا ۳٫۳ متر و در مادهها ۲٫۳ تا ۲٫۷۵ متر میباشد.
ببرها اگر پیر باشند و یافتن غذا برای آنها سخت باشد یا اگر در جای که تولههای خود را بزرگ میکنند غذا کمیاب باشد به انسانها حمله میکنند. ببرها ترجیح میدهند از پشت حمله کنند لذا بعضی از روستاییان هندی که در نزدیکی منطقه حفاظت شدهٔ ببرها زندگی میکنند ماسکهای صورت را از پشت سرشان میبندند.
خَرگوش پستانداری است علفخوار، از تیره خرگوشان (Leporidae) و دارای اندامی شبیه به گربه و گوشهای دراز و لبهای شکافدار. دستهای خرگوش از پاهایش کوتاهتر است. و بسیار تند حرکت میکند، و دارای انواع مختلف است. در حدود ۶ تا ۸ بچه به دنیا میآورد.
در هنگام زمستان به دلیل داشتن پوست سفید پیدا کردن او در برف دشوار است. تغییر رنگ پوست این حیوان ما را به شگفت میآورد یعنی در زمستان سفید شدن پوست این جانور و در تابستان خاکستری یا قهوهای شدن آن. میتوان این خرگوش را مانند آفتاب پرست دانست که او نیز تغییر رنگ میدهد. خرگوش قطبی سوراخهایی به عمق ۲ متر در برف حفر میکند که این مکان جای مناسبی برای مخفی کردن کودکان به هنگام خطر است.
خاستگاه اصلی این جانور اسپانیا و آفریقای شمالی است اما به بعضی از کشورهای دیگر هم مهاجرت کردهاست. این خرگوش گیاهان بومی را میخورد و باعث میشود که سایر جانوران گرسنه بمانند. این جانور همچنین محصولات کشاورزی را منهدم میکند و برای خود سوراخهای زیرزمینی حفر میکند.
یکی از گونههای خرگوش، خرگوش آنقوره است. با توجه به میانگین ۵ تا ۶ بچه در هر زایمان، میتوانند ۵۰ الی ۶۰ بچه در سال تولید کنند. این نوع خرگوش میتواند از سه ماهگی باردار شود.
خرگوشها بیش از ۴۴ گونهاند (اهلی و صحرایی). رنگ آنها خاکستری و قهوهای است. خرگوشهای دست آموز رنگهای گوناگونی دارند. طول آنها تا ۶۰ سانتیمتر و وزن آنها تا ۵ کیلوگرم هم میرسد. طول عمر آنها تا ۶ سال و دشمنان آنها روباه، مار، عقاب، و انسان هستند. آنها از نوع پستانداران هستند. سرعت خرگوش به ۴۰ کیلومتر در ساعت هم میرسد. خرگوش ماده قادر است که ۵ تا ۸ بچه به دنیا بیاورد.
خرگوشها میتوانند در چمنزار، علفزار، جنگلهای کم درخت، جنگلهای انبوه، تالاب و حتی بیابان زندگی کنند. این جانور به صورت دسته جمعی زندگی میکند. شناخته شده ترین گونهٔ آنها یعنی خرگوش اروپایی در سوراخهایی درون زمین زندگی میکند.
بیش از نیمی از خرگوشهای جهان در آمریکای شمالی زندگی میکنند. همچنین جنوب غربی اروپا، آسیای جنوب شرقی، سوماترا، برخی جزیرههای ژاپن و بخشهایی از آفریقا و آمریکای جنوبی هم زیستگاه این جانورند. به صورت طبیعی نباید در بیشتر بخشهای اوراسیا خرگوش پیدا کرد با این حال هم اکنون شماری از گونههای خرگوش صحرایی در این منطقه یافت میشود. بیشتر خرگوشها در اثر مبادلهٔ بزرگ میان آمریکا وارد آمریکای جنوبی شدند. بیشتر این قاره تنها یک گونه از این جانور، خرگوش برزیلی، را دربر دارد؛ درحالی که بیشتر مخروط جنوبی آمریکا بدون خرگوش است.
خرگوشهای اروپایی به بسیاری از نقاط جهان برده شدهاند.
گربه ها هم شنوایی بسیار خوبی دارند. گوش ما آدم ها فقط 6 تا ماهیچه دارد ولی هر کدام از گوشهای گربه 30 تا ماهیچه دارد. این 30 ماهیچه به گربه کمک می کند تا به محض شنیدن کوچکترین صدا بلافاصله به طرف صدا برگردد و همینطور صداها را از فاصله دور هم بشنود.
راستی می دانستید! گربه ها سریعتر از سگها متوجه صداهای اطرافشان می شوند و به طرف صدا بر می گردند.
فیل ها گوشهای بزرگی دارند و با گوشهایشان خیلی خوب می شنوند.
اما فیل ها از گوشهایشان فقط برای شنیدن استفاده نمی کنند. آنها با گوشهایشان خودشان را باد هم می زنند. رگهای خونی بدن فیل پشت گوشها و زیر سطح بدنش قرار دارند، وقتی فیل گرمش می شود با گوشهایش شروع به باد زدن خودش می کند و خودش را خنک می کند.
بچه ها! گوشهای فیل مانند کولر عمل می کنند.
شير از لحاظ اندازه بدن و دم تقريبا مانند ببر است ولي از لحاظ داشتن رنگ يکنواخت گندمگون که بدون نوارهاي تيره عرضي است با آن تفاوت مي*کند. در شير در انتهاي دم يک دسته موي سياه ودر عقب گوش يک لکه سياه وجود دارد و بين پهلوهاي بدن با ناحيه شکم و سطح خارجي با سطح داخلي دستها و پاها اختلاف زيادي ديده نمي*شود. در پهلوها و بالاي گردن موهاي بلند به صورت يال وجود دارد.
شير از لحاظ اندازه بدن و دم تقريبا مانند ببر است ولي از لحاظ داشتن رنگ يکنواخت گندمگون که بدون نوارهاي تيره عرضي است با آن تفاوت مي*کند. در شير در انتهاي دم يک دسته موي سياه ودر عقب گوش يک لکه سياه وجود دارد و بين پهلوهاي بدن با ناحيه شکم و سطح خارجي با سطح داخلي دستها و پاها اختلاف زيادي ديده نمي*شود. در پهلوها و بالاي گردن موهاي بلند به صورت يال وجود دارد.
نرها از ماده*ها بزرگتر هستند و در نرهاي بالغ در بالاي شانه تا بالاي سر و روي گونه*ها و پهلوهاي گردن تا سينه موهاي بلند يال مانند روئيده شده است. اندازه يال در نژادهاي مختلف شير متفاوت است. در شير ايراني يال کوتاهتر است. بچه*هاي تازه متولد شده گاهي به رنگ يکنواخت هستند ولي اغلب در بالاي بدن آنها لکه*هايي ديده مي*شود. اين لکهها بيشتر دنبال يکديگر قرار گرفته و به شکل نوارهاي عرضي در مي*آيند.
نحوه زندگي و تغذيه
شير مانند سايرگوشتخواران در روز استراحت کرده و در شب بخصوص اوايل شب فعاليت مي*کند. از علفخواران بزرگ مانند خوک وحشي و گوزن و ساير سم*داران اهلي مانند گاو و گاوميش تغذيه مي*کند. گاهي به انسان حمله*ور مي*شود ولي معمولا براي دفاع از خود انسان را مورد حمله قرار مي*دهد. در حدود پنج سالگي کاملا بالغ مي*شوند. بعد از تولد بچه*ها نرها مادر و بچه*ها را ترک نمي*کنند. دوران آبستني در حدود 105 تا 112 روز است. بچه*ها 2 تا 5 است. بچه*ها معمولا با چشم بسته متولد مي*شوند و بعد از 6 روز چشم باز مي*کنند. مدت تغذيه از شير مادر در حدود 3 ماه است.
پراکندگي در ايران
يکي از قديمي*ترين شرحي که درباره شير ايران وجود دارد مربوط به کتاب نزهت*القلوب است که در سال 740 هجري بوسيله حمدالله مستوفي قزويني تاليف شده است. در اين کتاب نوشته شده است: مرغزار دشت ارژن بر کنار بحيره است که در آن صحرا است و در اين محدوده بيشه است که در آن شير شرزه بسيار باشد. طول اين مرغزار دو فرسنگ و در عرض يک فرسنگ است. W.Ousley در سال 1819 ضمن اشاره به وجود شير در جنوب ايران مي*نويسد که بوشهر به علت داشتن شير زياد به معدن شير معروف بوده است. شير در جنگلها و بيشه*ها و نيزارها و بوته*زارهاي جنوب ايران از حوالي شيراز در فارس تا حدود کارون در خوزستان مي*زيسته است.
نژاد شير ايراني
اين نژاد بوسيله تعدادي صفات از شير آفريقايي تفاوت مي*کند. در جمجمه صندوق صماخ کمتر متورم بوده و ناحيه پس حدقه*اي کوتاه*تر و سوراخ جلوي حدقه*اي معمولا بوسيله ديواره مياني به دو قسمت شده است. از لحاظ صفات خارجي دسته موهاي انتهايي دم بلندترو دسته موهاي بلند آرنج و ناحيه شکم نسبتا رشد بيشتر داشته و يال کوتاهتر است. موها بر حسب فصل ممکن است کوتاه و نرم يا بلند و ضخيم باشند. رنگ کلي بدن متغير است و از گندمگون مخلوط با سرخي و سايه*اي از سياهي تا خاکستري با خاکستري نخودي و گاهي با سايه*اي از نخودي مايل به سفيد تغيير مي*کند. يال نيز ازلحاظ شکل رنگ متغير است.